شبانگاهان

  • ۰
  • ۰

شبانگاهان سوسک اومد خونمون ، رفت تو وان حموم، من نترسیدم

عجب سوسک ناقلایی بوود، ناقلایی بود، من نترسیدم من نترسیدم

پدر سوخته، کفش ملی داشت، شلواره لی داشت، من نترسیدم من نترسیدم

مامان گفتش، سوسک که ترس نداره

بال و پر نداره، شاخ و دم نداره

بابام رفتش، تارومار بخره، سوسکه رو بکشه، من نمیذارم من نمیذارم

با دمپایی افتادم به جونش، تا میخورد زدمش، من نمیترسم من نمیترسم

چه زیبا بود، بال و پر زدنش، به زیر دمپایی

نظرات (۱)

مسخره

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی